گویند جبرئیل امین نزد یوسف پیامبر بود,جوانی از آنجا می گذشت.جبرئیل گفت این جوان را می شناسی.این همان کسی است که در نوزادی به پاکی تو شهادت داد و ماجرای زلیخواه به نفع تو تمام شد.یوسف دستور داد تا ان جوان را پیش او بیاورند و در حق او احسان فراوان کرد و به او هدایای بیشماری داد و دستور داد هر خواسته ای دارد براورده شود.در ان حال یوسف متوجه گریه جبرئیل شد و دلیل آن را پرسید؟جبرئیل گفت:ای یوسف تو عبد خدا هستی و در قبال کسی که در زمان نوزادی به پاکی تو شهادت داده چنین نیکی می کنی,حال به من بگو حال بنده ای که در شبانه روز 5 باز نماز میخواند و در آن به پاکی خدا شهادت می دهد چگونه است و خدا با چنین بنده ای چگونه رفتار میکند...